با مبحث توافق و رسانهای شدن برخی شروط طرفین، اما و اگرهایی در ذهن به وجود آمده است که میبایست به درستی تشریح شوند:
آتشبس به معنای صلح و برقراری روابط دیپلماتیک نیست. آتشبس یعنی ایجاد تنفس و تجدید قوا تا هرکدام از طرفین جنگ بتوانند بازپروری خود را داشته باشند. حال در این تنفس و فضای ایجاد شده، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ تقریباً قابل پیشبینی نیست.
لذا، به حسب نگاه نویسنده و با توجه به شناخت رژیم منحوس اسرائیل و عدم عمل به تعهدات خود، احتمالا این آتشبس یک تاکتیک فریب فرض میشود. چرا؟
چون اسرائیل و آمریکا:
اولاً مطمئن هستند که ایران در اجرای وعده صادق ۳ بلاشک نگاه قاطعانه و مدبرانهای دارد. بنابراین شاید این تنفس به این معنی باشد که رژیم منحوس در نظر دارد تغییرات تاکتیکی و راهبردی در مباحث نظامی و تدافعی خود ایجاد کند. همچنین این نکته وجود دارد که فریب آتشبس را بهانهای برای به تعویق انداختن اجرای وعده صادق ۳ قرار دهد.
دوم اینکه این رژیم ثابت کرده به هیچ قول و قراردادی پایبند نبوده و لذا حماس و محور مقاومت میبایست بسیار هوشمندانه عمل کنند تا دچار غفلت از سوی دشمن نشوند.
مسئله مهمتر اینکه باید به این باور رسید که رژیم منحوس و کودککش اسرائیل، طی این همه روز و کشتار وقیحانه، هیچگونه دستاوردی نداشته و به زعم ادبیات دیپلماسی و نظامی اسرائیل، یک شکست مفتضحانه را در این امر تجربه کرده است.
به هر حال، شاید این آتشبس بتواند برای اندک روزی هم که شده، کمکهای مردمی را به مردم مظلوم آن دیار به دور از بمباران لحظهای برساند.
آتشبس پایان جنگ نیست…
ص. محمدپور