عدهای انگشت به دندان که این صعود سیاسی با چه ماخذ و معیاری صورت گرفته و نتیجه کدام شقالقمر در تولید، اشتغال، رفاه عمومی، کسب و کار، فرهنگ، آب و فاضلاب و… بوده است؟ استانداری که در ارزیابی وزارت کشور همین دولت آن هم در سرزمینی که امتیاز صنعت و اقتصاد و کشاورزی و راههای ارتباطی و نیروی جوان و متخصص از اکثریت قریب به اتفاق استانها بالاتر است و به روایتی پس از تهران بیشترین اعتبارات را داشته، رتبه آخر را به دست آورده، چگونه تعریف و تمجید رئیس جمهور را کسب و بالاخره پس از هلال احمر و انتقال خون و شاید نقاط دیگر مجوز استاندارد را دریافت میکند؟
گروهی متحیرانه از میزان رضایتمندی مردم صبور و بردبار استان از عملکرد شریعتی و توان مدیریتی وی میپرسند و یادآور میشوند که استان خوزستان در چند سالهی صدارت ایشان به کانون بحران تبدیل و هر روز یک چالش بزرگ را تجربه کرد. ماجرای بنزین، حملهی تروریستی به رژه نظامیان، سیل ویرانگر، داستان هفتتپه و اسد بیگی، آب غیزانیه و آبگرفتگی اهواز و بندر امام(ره) و غیره تنها بخشی از مکافاتی است که مردم در نتیجه ناتوانی و بی تدبیری استاندار متحمل شدند .
علیرغم همه این برداشتهای متعجبانه، حقیر عرض میکنم شریعتی در کارش موفق بود. نه از آن جهت که موارد پیش گفته نادرست است، خیر. از آن جهت که در دولت تدبیر و امید واژههایی همچون توان مدیریتی، تخصص و تحصیل، کارآمدی و تاثیرگذاری، رضایتمندی شهروندان ، توسعه و پیشرفت استان و امثالهم چندان جایگاهی ندارد. وقتی آقای رییس جمهور در سخنرانی روز ۲۲ بهمن دولت را سرافراز به تحقق وعدههای داده شده می داند و از آنطرف مشکلات و گرفتاریهای بیحساب مردم فراموش می شود یقینا شاخصهای دولت و مردم متفاوت است ودر همین راستا ارزیابی عملکرد شریعتی بر اساس معیارهای دولت اصلاحات وی چندان هم آدم ناموفقی نیست . همین که او توانسته نظر رییس جمهور ، معاون اول و هیئت دولت را جلب کند نشان از موفقیت اوست ، البته با چک لیست دولت و در مسیر ارتقاء خویش ، و نه در جهت پیشرفت و توسعه استان و رضایتمتدی مردم .
سیدمحمدجواد رضوی