حیاط خانه پُر از خاکستر و کتابهایش هنوز میسوختند! شمس تلی از آتش درست کرده و کتابهای مولوی را در آن میانداخت، اینبار دیگر مولوی از دست «مراد» خود به ستوه آمد و زبان به شکوه گشود، اما پاسخ کوتاه شمس آنقدر قانع کننده بود که حجهالاسلام قونیه(مولوی) را به سکوت وا داشت: «تو برای وصل باید از هر چیز رهایی یابی و این “دانستگی” بزرگترین مانع توست».
هر چند که احتمال زیادی است که در خصوصِ حکایت سوزاندن کتابهای مولانا افسانهسرایی شده است، اما در مفهوم عرفانی آن مضامینی عمیق نهفته است.
یا آنجا که «محمود کیانوش » روشنفکر معاصر که اخیراً و در سن ۸۶ سالگی در یکی از بیمارستانهای لندن درگذشت در نقد نوشتههای «جلال آل احمد» میگوید : «جلال بیش از دانستگی خودش حرف میزند و قلم میزند». پیام رسان آن است که هر چند فراگیری علوم و معرفت امری ممدوح و قابل ستایش است اما اظهار نظر در موضوعات متفاوت بصورت نظر کارشناسی یکی از آفتهای ارتباطی در حوزه اندیشه است.
حالا باید مواظبت کرد که فضای مجازی و ارتباطات نوشتاری کنکاش و نقطه نظرات اندیشه گرا را بیاعتبار نکرده و آنها را در حد محاورههای عامیانه تنزیل نکند.
باید اندیشید به چه دلیل صاحبان اندیشههای فربه، زیاد مایل نیستند که نظرات خویش را از این طریق در اختیار افکار عمومی بگذارند و به چه علت است که تولید اندیشه در علوم انسانی در دوره ای که انسان جشن فتح مریخ را در زمین میگیرد بیش از هر زمان دیگری در فقر و سکوت بسر برده و از ظرفیت این تکنولوژی عظیم در پیشبرد و تولید فکر در کشور استفاده نشده است.
جامعه ی پویا و توسعه یافته آن نیست که نخبگان و مردم عادیاش برای هر موضوع و براساس شنیده و با تکیه بر «دانستگی» محدودشان قلم زده و سخن برانند بلکه باید معیار جامعه مذکور «ساعات مطالعه» مفید با تکیه بر بهرهمندی از حوزه تفکر و فرهنگ مد نظر قرار گیرد.
در جامعهای که افرادش اهل مطالعه باشند پایههای توسعه بهتر شکل میگیرد و فریب آنها توسط فرصت طلبان به دشواری اتفاق میافتد. علاوه بر این «فهمی» که بر اثر مطالعه ایجاد میگردد، گزینگویی و عمقنگاری را به دنبال خواهد داشت.
غرض از بیان این مطلب آنست که برای ایجاد اعتماد در خوانندگان فضای مجازی، باید سعی شود مطلب نگاری برگرفته از عمق مطالعه، دقت و تفکر باشد تا این فضا محل رجوعی مطمئن برای خوانندگان قرار گیرد و در پایان فراموش نکنیم که نوشتهها و آثار مکتوب و حتی نظرات شفاهی که بیان میشود یک معیار داوری برای اندیشهها و دانستگیمان خواهد بود.
پس بیایید حداقل بیش از دانستگی از خود اثر نگذاریم…
فاضل خمیسی