کلودیوس جیمز ریچ سیاح فرانسوی که خود از وبای سال ۱۲۳۶ هجری شمسی یعنی دوران سلطنت ناصرالدین شاه مُرد، چند روز قبل از مرگش نوشته بود: در شیراز به محض شنیدن خبر وبا، حاکم حسینعلی میرزا فرمانفرما و وزیر و اطرافیانش فرار کردند و بدون اینکه دستورالعملی جهت حفاظت شهر و مردم بدهند اهالی را بحال خود رها نمودند و به راستی این بیشرمانهترین و ناجوانمردانهترین اقدامی بود که به همه عمر شاهدش بودم!
جیمز بیلی فریزر سیاح مهم و ایران شناس مشهور بریتانیایی که خود شاهد مرگ “مسیو ریچ” بود، از رفتار حکام و بی پناهی مردم چنین یاد می کرد :شاهزاده فرار کرد، وزرا و اعیان هم به دنبالش و مردم را سرگردان بر جای گذاردند. گاه دیده میشد چند نفری به خیال اینکه با عنصری دیوانه و متجاوز روبرو شده اند، در کوچه ها می دویدند و فریاد بر می آوردند :این ناخوشی پدرسوخته کجاست؟ جرات دارد بیاید جلو تا حسابش را برسم، تا بکشمش!!!
جیمز بیلی فریزر ، سفرنامه فریزر ، ص ۶۶
سید عبدالرحیم معین اعتماد اصفهانی که ساکن اصفهان بود می نویسد:
در کرمان وقتی «هوایوبائیه» گرفت، مردم امیدوار شدند که شاید خداوند این آتش را برای جان پدرسوختگان بدذات فرستاده، اما وقتی آن پدرسوختگان ماندند و مردم مردند، گفتند: خوبان بطبع میسوزند، آتش که گرفت خشک و تر میسوزند!!!
توجه به لزوم تصحیح برخی از باورهای غلط سنتی و فرهنگی که همواره نقش آن در گسترش اپیدمی ها بسیار حیاتی است در عین حال توجه دولت مردان به اتخاذ تمام تدابیر ، بهداشتی جهت جلوگیری از انتشار بیماری های واگیردار ۲ اصل اساسی در کاهش مرگ و میر ناشی از این ” ناخوشی پدر سوخته” است .
محمد رضا سلمانی عبیات
پژوهشگر تاریخ