شاید تعدد جلسات و بازدیدها نگذاشته گزارشها و راه حلها را بخوانند و اجرا کنند! مگر نه اینکه آنها مجریان استراتژی هستند؟ وقتی ندانند کجاییم؟ ندانند باید کجا باشیم؟ و راه حل و ابزار چیست و… درجا زدن خوزستان و دغدغهی کی رفت و کی آمد میشود خوراک و بزرگترین چالش استان.
اشاره به چند آمار ارائه شده در این گزارش میتواند شرایط استان را بهتر نمایان سازد:
علیرغم اینکه میزان زاد و ولد در استان از میانگین کشور بالاتر است اما جمعیت استان در روند کاهشی قرار دارد بطوریکه در پنج سال برنامه پنجم در حدود ۲۰۰ هزار نفر که غالباً نیروهای باسواد، کارآفرین و نخبه بودند از استان مهاجرت کرده و خوزستان در این زمینه مهاجرفرستترین استان در کشور است. در این حوزه اهواز مهاجرفرستترین و ماهشهر مهاجرپذیرترین شهرستانهای استان به شمار میآیند.
نرخ باسوادی مردان و زنان(بالای ۶ سال)، ۸۳/۵ درصد بوده که از میانگین ۸۷/۶ درصد کشور پایین تر است! تقریباً در همهی دورههای مورد بررسی از قبیل جنسیت و… میانگین استان از کشور پایین است.
رتبهی اول کودکان بازمانده از تحصیل و رتبهی سوم بیسوادی و رتبههای آخر در پایههای تحصیلی باعث شده آموزش و پرورش استان از عقبماندهترین استانها به شمار آید.
استان دوم از نظر حاشیه نشینی که روز به روز بر وسعت و تراکم این بخش اضافه میگردد.
دومین استان از نظر پرونده های قضایی نسبت به جمعیت و بالا بودن آمار سرقت و قتل از میانگین کشوری -توسعه نامتوازن شهرستانهای استان با یکدیگر بطوریکه اهواز بالاترین توسعه را داشته و شهرستانهای نزدیک به آن مثل باوی، کارون و حمیدیه از توسعهی کمتری از شهرستانهای دورتر از مرکز مثل شوشتر، بهبهان، سوسنگرد برخوردارند.
بحث فاضلاب که یکی از معضلات اساسی استان بوده که در گزارش در شرح مفصلی به آن پرداخته شده است.
پایین بودن نرخ شاخصهای خدمات درمانی از قبیل بیمارستان، تعداد تخت، خانههای بهداشت و میزان آمار پزشکان و پرستاران از میانگین کشور نشان از لزوم توجه جدی به این بخش را دارد.
نفت در حدود ۶۵ درصد از اقتصاد خوزستان را به خود اختصاص داده در حالیکه تنها کمتر از ۵ درصد از مشکل اشتغال استان را مرتفع کرده است و بدلیل اینکه صنعت نفت دارای اهداف و ماموریت های ملی بدون پیوست بومی و محلی است تاکنون نتوانسته در بهسازی و توسعه استان نقش مسوولیت پذیری را ایفا نماید.
این موارد بخش کوچکی از گزارش چند ده صفحهای مساله شناسی مربوط به استان بوده که فقط برای تلنگر به همهی دلسوختگان استان طرح موضوع شده، متاسفانه برآوردهای دیگر گزارش از قبیل: نرخ پایینتر از میانگین سرمایه اجتماعی، وضعیت مراتع، وضعیت بد اشتغال، آلودگی هوا و… نیز در این گزارش آمده که بدلیل محدودیت حوصله خواننده از آن صرف نظر شده و در نوشتههای دیگری به آن پرداخته میگردد اما »حظ» در این است که این بار در مساله شناسی راهبردی استان به راهکارها نیز اندیشیده و بیان شده است حال به چه دلیل و چه عواملی باعث میگردند که نظرات کارشناسی و عالمانه برای توسعه استان بکارگیری نشود این پرسش بنیادینی است که لازم است مجریان و صاحبان دستور در این رابطه پاسخگو باشند.
فاضل خمیسی