نگاهی انتقادی به مدیریت آموزش و پرورش خوزستان
زخمهای کهنه نظام آموزشی خوزستان
در استان خوزستان، جایی که رودخانههای خروشانش نماد جریان زندگی هستند، نظام آموزشی بهمانند زمینهای خشکیدهای است که تشنه تحولی واقعی است.
هر سال با آغاز سال تحصیلی جدید، همان داستان تکراری کمبودها و ناکارآمدیها تکرار میشود؛ گویی زمان در این بخش از کشور ما ایستاده است.
مدیرکل محترم آموزش و پرورش خوزستان، جناب آقای علیفر، با شعارهای تحولگرایانه و وعدههای رنگین پا به عرصه گذاشتهاند، اما پرسش اساسی اینجاست: آیا این وعدهها چیزی بیش از تکرار همان اشتباهات گذشته است؟
بحران مدیریت مشارکتی: وقتی صدای معلمان خوزستان شنیده نمیشود
شما بهدرستی بر نقش مدیران به عنوان “ناخدای کشتی مدرسه” تأکید دارید، اما آیا میدانید این ناخدایان در چه طوفان سهمگینی دست و پنجه نرم میکنند؟
مدیران مدارس خوزستان، بهویژه در مناطق محروم، هر روز با چالشهای متعددی روبرو هستند که کوچکترین آنها کمبود امکانات اولیه آموزشی است.
از بار اداری سنگین گرفته تا کمبود نیروی انسانی و فضای فیزیکی نامناسب، همه و همه باعث فرسودگی شغلی و بیانگیزگی این قشر زحمتکش شدهاست .
سؤال اینجاست:
آیا تاکنون جلسات غیررسمی و بدون تشریفات اداری با مدیران مدارس مناطق مختلف استان برگزار کردهاید؟
جلساتی که در آن مدیران بتوانند بدون ترس از پیامدهای منفی، درد دلهای واقعی خود را بیان کنند؟
به جای سخنرانیهای یکطرفه، شاید وقت آن رسیده که بیشتر گوش دهید و کمتر سخن بگویید.
هنرستانهای خوزستان: رویایی دور از دسترس
تأکید شما بر هدایت ۵۰ درصد دانشآموزان به سمت هنرستانها سیاستی قابل تقدیر است، اما آیا زیرساختهای لازم برای محقق شدن این رویا وجود دارد؟
واقعیت این است که در بسیاری از شهرهای خوزستان مانند اهواز، کارون و ماهشهر، هنرستانها یا ظرفیت پذیرش ندارند یا فاقد ابتداییترین تجهیزات کارگاهی هستند .
مسئله بغرنجتر این است که برخی رشتههای فنی که هنرجویان دختر در هنرستانها تحصیل می کنند در دانشگاههای مهارتی استان ادامه نمییابند. این تناقض آشکار باعث سرخوردگی بسیاری از جوانان مستعد خوزستانی شدهاست.
آیا تاکنون با دانشگاههای مهارتی استان برای هماهنگی بیشتر گفتوگو کردهاید؟
فرار مغزهای آموزشی :
چرا معلمان خوزستان را ترک میکنند؟
آمار نگرانکننده است:
سالانه حدود ۲ هزار معلم از خوزستان درخواست انتقال میدهند . این رقم بهتنهایی گویای بیثباتی سیستم آموزشی استان است.
به جای ارائه آمار و ارقام در نشستهای خبری، آیا تاکنون پژوهشی میدانی برای فهم دلایل واقعی این مهاجرت انجام دادهاید؟
آیا میدانید بسیاری از معلمان به دلیل کمبود امکانات رفاهی، نبود مسکن مناسب و حقوق ناکافی مجبور به ترک استان میشوند؟
پیشنهادمشخص این است:
با تعامل سازنده با استانداری و بخش خصوصی، طرحهای حمایتی مانند مسکن فرهنگیان یا تسهیلات بانکی ویژه معلمان را اجرا کنید. بدون برطرف کردن این مشکلات پایهای، هرگونه صحبت از تحول آموزشی در خوزستان توخالی خواهد بود.
بحران مشاوره و روانشناسی:غفلت ازسرمایههای انسانی
تنها ۲۰ درصد مدارس خوزستان از وجود مشاور و مراقب سلامت بهرهمند هستند.
این در حالی است که دانشآموزان خوزستانی با چالشهای روانی-اجتماعی پیچیدهای مانند دوگانگی زبانی و فقر فرهنگی-اقتصادی دست و پنجه نرم میکنند.
چرا از ظرفیت نخبگان دانشگاهی و روانشناسان بومی برای طراحی برنامههای مداخلهای استفاده نمیکنید؟
مدارس هیاتامنایی و دولتی: عدالتی که به محاق رفت
در بحبوحه مشکلات ثبتنام دانشآموزان، مدارس هیئتامنایی و دولتی خوزستان با چالشهای مضاعفی روبرو هستند. از یک سو، محدودیتهای جغرافیایی ثبتنام باعث شده بسیاری از والدین مجبور شوند با پرداخت وجهی به مشاورین املاک و تهیه اجارهنامههای جعلی، فرزندان خود را در مدارس مناسب ثبتنام کنند.
از سوی دیگر، افزایش بیرویه شهریههای مدارس هیاتامنایی، فشار مضاعفی بر دوش خانوادههای کمدرآمد وارد کردهاست.
آیا میدانید که بسیاری از خانوادهها مجبورند بین خرید مایحتاج اولیه زندگی و پرداخت شهریه مدارس هیاتامنایی یکی را انتخاب کنند؟
این در حالی است که طبق قانون، مدارس دولتی حق دریافت هیچ وجهی در زمان ثبتنام را ندارند ، اما گاهادر عمل شاهد تخلفات گسترده دربرخی مدارس نواحی چهارگانه اهوازدراین زمینه هستیم.
راهکارهای پیشنهادی: از شعار تا عمل
تشکیل تیم مشاوره متخصص:
از اساتید و نخبگان دانشگاههای معتبر خوزستان مانند شهید چمران و جندیشاپور دعوت کنید تا با ارائه راهکارهای علمی در برطرف کردن مشکلات مشارکت کنند. همچنین میتوان از تجربیات موفق استانهایی مانند یزد که سرانه آموزشی بالاتری دارند، الگوبرداری کرد.
تعامل با صنایع و استانداری:
شرکتهای بزرگ استان مانند نفت، فولاد و پتروشیمی میتوانند در ساخت هنرستانهای مجهز مشارکت کنند. این همکاری میتواند به ایجاد پیوند بین آموزش و اشتغال در استان منجر شود.
شفافیت و پاسخگویی:
به جای گزارشهای کلی و فاقد شفافیت، کارنامه عملکرد مدارس را به صورت شفاف و با جزئیات منتشر کنید تا جامعه فرهنگیان و والدین بدانند اقدامات شما بر چه اساسی ارزیابی میشود .
کاهش بار اداری مدیران:
با تفویض اختیارات بیشتر به مدارس و کاهش حجم دستورالعملهای اداری، به مدیران فرصت دهید تا بیشتر بر مسائل آموزشی و پرورشی تمرکز کنند.
توسعه پیشدبستانیها:
با توجه به مشکلات دانشآموزان دو زبانه، توسعه کمی و کیفی دوره پیشدبستانی باید در اولویت قرار گیرد .
جناب آقای علیفر
مشکلات آموزش و پرورش خوزستان ریشه درسیاستگذاریهای کوتاهمدت و عدم توجه به خرد جمعی دارد.
شما این فرصت را دارید که با گشودن درهای دفترتان به روی منتقدان و معلمان دلسوز، الگویی از مدیریت مشارکتی را در استان رقم بزنید.
به جای تکرار آمارهای نگرانکننده در نشستهای خبری، گامهای عملی بردارید. حتی اگر تنها ۱۰ درصد از بودجه استان را به بهبود فضای آموزشی محرومترین مناطق اختصاص دهید، میتوانید تحولی واقعی ایجاد کنید.
امیدوارم این نقد سازنده، نه پایان که آغاز گفتوگویی صمیمانه و نتیجهبخش بین مدیریت آموزش و پرورش خوزستان و جامعه فرهنگیان باشد.
آینده فرزندان این استان سزاوار توجه و اقداماتی فراتر از شعارهای تکراری است.
به قلم عبدالحمید گلافشان