جنگ ایران و عراق، یکی از عمیقترین و پرهزینهترین رخدادهای تاریخ معاصر ایران است؛ رخدادی که نهتنها جغرافیای سیاسی و امنیتی کشور را دگرگون کرد، بلکه بر روان و فرهنگ یک ملت نیز سایهای سنگین انداخت. ادبیات جنگ، بهویژه در قالب خاطرهنویسی و روایتهای شخصی، امروز یکی از غنیترین منابع برای شناخت آن سالهاست. با این همه، پرسشی اساسی همچنان باقی است: چرا با وجود انبوه آثار مکتوب، سینمای ایران و دیگر حوزههای هنری، بهرهای درخور از این گنجینه نبردهاند؟
مرتضی سرهنگی، پژوهشگر برجسته حوزه دفاع مقدس، بهدرستی یادآور میشود: «اقتباس ادبی از کتابهای جنگ برای سینما و نمایش یک رؤیاست.» واقعیت آن است که بسیاری از آثار شاخص ـ بهویژه خاطرات اسیران جنگی که بیش از ۶۰ عنوان کتاب از دل اردوگاههای عراق با خود دارند ـ همچنان در کتابخانهها خاک میخورند. در حالیکه جهان امروز بیش از هر زمان دیگری آماده شنیدن روایتهای انسانی و صمیمی از جنگ است.
نمونههایی چون فیلم آن ۲۳ نفر نشان دادند که اگر پیوند میان ادبیات و سینما جدی گرفته شود، مخاطب نهفقط در ایران، بلکه در سطح بینالمللی نیز آماده پذیرش این روایتهاست. زیرا در ورای توپ و تانک، انسانهایی ایستادهاند؛ نوجوانانی با رؤیاهای کودکانه، مادرانی چشمانتظار، و اسیرانی که در تاریکترین سلولها امید را زنده نگاه داشتند. اما چرا این تجربهها به جریانی پایدار بدل نشدند؟ پاسخ را باید در «دستور زبان روایت» جستوجو کرد. ادبیات جنگ در دهه شصت، بیشتر زبان تبلیغ و شعار داشت؛ زبانی که در آن زمان کارکردی ویژه پیدا کرد، اما برای نسل امروز که به دنبال عقلانیت و تجربه انسانی است، دیگر کافی نیست.
روایت جنگ امروز نیازمند زبانی تازه است؛ زبانی که نه در دام اغراق و تقدسگرایی صرف بیفتد و نه به فراموشی و بیتفاوتی میدان دهد. اگر جنگ را تنها از منظر نظامی روایت کنیم، بخشی از حقیقت گم میشود. اما اگر آن را از دریچه تجربه انسانی ببینیم، میتوان به «قانون میانگین و امید» رسید؛ قانونی که هم درد و ویرانی را بازتاب دهد و هم امید و بازسازی را، هم شهادت را روایت کند و هم زندگی و تداوم را.
بیتردید، روزهای سرنوشتساز سقوط خرمشهر یا سالهای تلخ اسارت در اردوگاههای عراق، نیازمند روایتهای دقیق، عمیق و صادقانهاند. کمکاری در این زمینه، به معنای غفلت در انتقال هویت یک ملت است. زیرا حافظه جمعی، اگر به زبان هنر و ادبیات ترجمه نشود، آرامآرام فرسوده خواهد شد.
امروز بیش از هر زمان دیگر ضرورت دارد که پژوهشگران، نویسندگان و فیلمسازان دست در دست هم دهند. باید از روایتهای خام به سمت روایتهای هنری و جهانی حرکت کنیم. ادبیات جنگ نباید صرفاً میراثی از گذشته تلقی شود، بلکه باید بهعنوان سرمایهای برای آینده دیده شود. زیرا هر ملت، به اندازه روایتهایش زنده است.
منوچهربرون