تغییر راهبرد: گذار از پدافند به تهاجم در فرماندهی نظامی ایران؛

اشتراک گذاری مطلب:

لینک کوتاه مطلب:

کد خبر: 41927

تاریخ انتشار: ۲۴ مرداد ، ۱۴۰۴

تغییر راهبرد: گذار از پدافند به تهاجم در فرماندهی نظامی ایران؛

حادثه شهادت جمعی از فرماندهان ارشد نظامی ایران در حمله رژیم جعلی صهیونیستی، نقطه عطفی استراتژیک در رویکرد دفاعی کشور محسوب می‌گردد. پاسخ سریع و قاطع مقام معظم رهبری با انتصاب فرماندهان جدید در کمتر از ۱۲ ساعت، صرفاً پر کردن جای خالی نبود، بلکه نشانگر تغییر ماهوی در راهبرد نظامی از حالت عمدتاً پدافندی(دفاعی) به سمت آفندی(تهاجمی) است. این تحول، مبتنی بر ضرورت‌های راهبردی و درس‌های آموخته‌شده از واقعه اخیر است.

تفاوت ماهوی در گزینش فرماندهان:

دوره پیشین (پدافندمحور): انتصابات گذشته عمدتاً معطوف به تقویت بنیه دفاعی و حفظ وضع موجود بود. فرماندهان مجرب و کارکشته‌ای انتخاب می‌شدند که تخصص اصلی آنان در حوزه‌هایی مانند دفاع هوایی، پدافند غیرعامل، سازماندهی نیروها و خنثی‌سازی تهدیدات بود. این فرماندهان در تقویت دیواره‌های دفاعی ایران نقشی حیاتی ایفا کردند، که شهادت آنان خود گواه این مدعاست.

انتخاب‌های کنونی (آفندمحور): انتصابات جدید بر گزینش فرماندهانی متمرکز است که سابقه درخشان در طراحی و فرماندهی عملیات رزمی تهاجمی موفق دارند. این افراد تجربه میدانی در عملیات آفندی، حملات غافلگیرکننده، نفوذ در خطوط دشمن و اجرای مانورهای پیچیده تهاجمی را دارا هستند. تمرکز اصلی آنان نه صرفاً دفع حمله، که ایجاد بازدارندگی از طریق توان ضربه‌زنندگی بالا و تغییر معادله به نفع ایران است.

دلایل منطقی تغییر راهبرد:

  1. ضرورت بازدارندگی تهاجمی: واقعه اخیر نشان داد که اتکای صرف به دفاع، حتی اگر قوی باشد، ممکن است در برابر حملات غافلگیرکننده و هدفمند با آسیب‌پذیری همراه باشد. بازدارندگی مؤثر مستلزم توان آفندی قاطع است که هزینه هرگونه تجاوز را برای دشمن به‌شدت افزایش دهد. انتصاب فرماندهان تهاجمی، سیگنال روشنی در جهت افزایش این توان و اراده است.
  2. تغییر موازنه روانی و میدانی: این تغییر نشان‌دهنده عبور از موضع انفعال نسبی به فعال است. هدف، نه تنها دفع حملات آینده، بلکه جابجایی مرکز ثقل تهدید به سمت دشمنان اصلی، یعنی رژیم صهیونیستی و حامیان آن است. این کار موازنه روانی جنگ را به نفع ایران تغییر می‌دهد و دشمن را وادار به واکنش دفاعی می‌کند.
  3. پاسخ به سطح تشدید تهدید: حمله به فرماندهان ارشد، سطح بی‌سابقه‌ای از جسارت و خصومت را نشان داد. پاسخ متناسب و قاطع، مستلزم تغییر در سطح و ماهیت واکنش است. انتصاب فرماندهان آفندی، آمادگی برای عملیات کوبنده، سریع و سرنوشت‌ساز را به عنوان گزینه جدی روی میز قرار می‌دهد.
  4. استفاده از تجربه میدانی: بهره‌گیری از فرماندهانی با سابقه عملیات تهاجمی موفق، انتقال تجربیات ارزشمند به صحنه جدید را ممکن می‌سازد. این افراد با تاکتیک‌ها و چالش‌های عملیات آفندی در شرایط واقعی آشنا هستند و می‌توانند طرح‌های عملیاتی مؤثرتری طراحی و اجرا کنند.

پیامدهای راهبردی و تحلیل کارشناسی:

این تغییر فرماندهی، صرفاً یک جابجایی اداری نیست؛ بیانگر تحول در دکترین نظامی ایران است. کارشناسان امور نظامی و استراتژیک بر این باورند که این اقدام:

بازدارندگی ایران را به‌طور کیفی ارتقاء می‌دهد، چرا که تهدید پاسخ‌های تهاجمی سریع و ویرانگر را واقعی‌تر و ملموس‌تر می‌سازد.

فشار روانی و عملیاتی بی‌سابقه‌ای بر رژیم صهیونیستی و متحدانش وارد می‌کند، زیرا آنان اکنون باید با نسلی از فرماندهان روبرو شوند که اولویت آنان پیش‌دستی و ضربه‌زنندگی است.

موجبات تغییر محاسبات دشمن را فراهم می‌آورد و هرگونه اقدام خصمانه آینده را با محاسبه ریسک بسیار بالاتری برای آنان همراه می‌سازد.

 

نتیجه‌گیری:

انتخاب فرماندهان جدید با پیشینه آفندی، پاسخی استراتژیک و منطقی به عمق خصومت آشکار دشمنان و ضرورت بازدارندگی قاطع است. این تغییر، نشان‌دهنده گذار ایران از یک استراتژی دفاعی به یک راهبرد دفاعی- تهاجمی فعال و راهبردی است که در آن، توان ضربه‌زنندگی سریع، قاطع و کوبنده، به عنوان ستون اصلی بازدارندگی و پاسخ به تجاوزات، مورد تأکید قرار گرفته است. این تحول، نه تنها برای تقویت بنیه دفاعی، که برای تغییر معادلات منطقه‌ای و وادار کردن دشمن به محاسبه هزینه‌های سرسام‌آور هرگونه اقدام جدید طراحی شده است و به‌راستی می‌تواند ضربه‌ای سنگین بر پیکره طرح‌های خصمانه صهیونیست‌ها و حامیانشان وارد آورد. موفقیت این راهبرد تداوم اراده ملی است.

صادق سلامت دوم

روزنامه‌نگار

۲۳ مرداد ۱۴۰۴

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *