یک حدیث و یک حکایت
بسم الله الرحمن الرحیم
انتخاب نام نیک برای فرزند
امام کاظم (علیه السلام):
أَوَّلُ مَا یَبَرُّ اَلرَّجُلُ وَلَدَهُ أَنْ یُسَمِّیَهُ بِاسْمٍ حَسَنٍ فَلْیُحْسِنْ أَحَدُکُمُ اِسْمَ وَلَدِهِ .
نخستین احسانی که هر یک از شما به فرزندش می کند، این است که بر او نام نیکی می نهد. پس حتماً نام خوبی را برای فرزندتان اختیار کنید.
الکافی، جلد۶، صفحه۱۸
ترجمه: مچله پاسدار اسلام، شماره ۱۴۷
مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی- جامع الاحادیث
——————-
بسم الله الرحمن الرحیم
زهد و پارسائی امیرالمؤمنین (علیه السلام)
عصر خلافت امام علی (علیه السلام) بود، امام علی (علیه السلام) در کوفه به بازار پیراهن فروشها آمد، به یکی از پیراهن فروشها فرمود: ای جوان ! آیا در نزد تو دو پیراهن به قیمت پنج درهم هست ؟
جوان گفت : آری دو پیراهن دارم که مجموعاً قیمت آنها پنج درهم است ، ولی یکی از آنها بهتر است ، قیمت یکی سه درهم و دیگری دو درهم می باشد،
امام علی (علیه السلام) فرمود: آنها را بیاور.
او پیراهن ها را آورد، امام علی (علیه السلام) پنج درهم داد و آن دو پیراهن را خرید.
پیراهن بهتر را به قنبر داد، قنبر عرض کرد: ای امیرمؤمنان ! تو سزاوارتر به پیراهن بهتر هستی ، زیرا به منبر می روی و برای مردم خطبه می خوانی .
امام علی (علیه السلام) فرمود: ای قنبر! تو جوان هستی ، و احساسات و تمایلات جوانی داری ، (و دوست داری لباست شیک تر باشد) و من از پروردگارم شرم می کنم که لباسی برتر از لباس تو بپوشم و بر تو برتری جویم. زیرا از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) شنیدم که فرمود: البسوهم مما تلبسون و اطعموهم مما تاکلون . به غلامان خود همان لباس را بپوشانید که خود می پوشید، و همان غذا را بخورانید که خود می خورید. سپس آن حضرت پیراهن دو درهمی را پوشید، آستین آن پیراهن دراز بود و از سر انگشتان می گذشت . آن بزرگوار، آن قسمت اضافی را پاره کرد.
قنبر گفت : پیراهن را بده تا آن قسمت پاره شده را سجاف و حاشیه دوزی کنم .
امام در پاسخ او فرمود: « دعه فان الامر اسرع من ذلک : از این بگذر، چرا که دنیا سریعتر از این امور می گذرد.»
داستان دوستان / محمد محمدی اشتهاردی
مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات





