امروز: چهارشنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳

ناموسِ آموزش و پرورش(کنکاشی در خصوص امتحانات)

اشتراک گذاری مطلب:

لینک کوتاه مطلب:

کد خبر: 22324

تاریخ انتشار: ۱۸ اردیبهشت ، ۱۴۰۰

ناموسِ آموزش و پرورش(کنکاشی در خصوص امتحانات)

آن‌روز از طرف اداره برای مدیران مدارس با هدف آشنایی با قوانینِ امتحانات، جلسه‌ای برگزار شد، من نیز شرکت داشتم! مدیران با سابقه در ردیف‌های جلویی و مدیران تازه کار یا «مدیر، آموزگاران» در ردیف‌های آخر!
مسئول امتحانات که مَرد جاافتاده و مُسنی بنظر می‌رسید و بنا به گفته‌های قبلش موهایش را در بخشنامه و دستورالعمل‌های «امتحانات» سفید کرده، دفتر امتحانات (دفتری که نمرات امتحانات دانش آموزان را در آن می‌نویسند) را با دست بلند کرد و با صدای رسا و فریادوار مثل اینکه می‌خواهد رسالتی جدید را بگوید بیان داشت: «حواستان باشد، امتحانات ناموس آموزش و پرورش است و این دفتر خانه‌ی این ناموس». در ادامه توصیه‌های مؤکدی از قبیل اینکه باید دفتر را با خودنویس و جوهر مشکی بنویسیم داشت… آن موقع خبری از کامپیوتر و چاپگر و حتی روان‌نویس نبود. چقدر خودنویس و دوات (جوهر) برایم زحمت ایجاد می‌کرد هنگام نوشتن دفتر امتحانات با دستانی «دواتی»
یادآوری فریادهای مسئولِ امتحانات در گوشم آنقدر مضطربم می‌کرد که چند بار جوهر روی صفحه پخش و مجبور می‌شدم چندین‌بار بازنویسی کنم و حتی کارم به گریه می‌کشید!
از دوران تربیت معلم یاد گرفتیم، هدف از مدرسه «آموزش» است و هدف از آموزش «یادگیری» و هدف از یادگیری «تغییررفتار»! و در نهایت، امتحانات ابزاری برای ارزیابی این این تغییر!
میدانیم که روانشناسی کنترلیِ امتحانات، زورگرا، ملزم گرا و کمیت گراست و در مقابل کنترل درونی و توصیف گرا از کیفیت پایین‌تری برخوردار است اما در حال حاضر برای ارزیابی ارتقاء دانش آموزان تنها ابزار قابل دسترسی و پذیرفته شده همین امتحاناتی است که باید به بهترین و سالمترین نحو ممکن برگزار شود.
باید با خودمان صادق باشیم! زمانی که معلم مجبور است بدلیل نمره‌ی ارزشیابی و یا امتیاز سازماندهی و یا اخذ تقدیرنامه، در نمره و قبولی دانش آموزان آنقدر سهل بگیرد که حتی غائبین حد نصاب نمره را گرفته و قبول شوند! و هیچکس حتی متولیان آموزش و پرورش، «معلمِ سخت گیر» را بر نمی تابند و حاضرند بخاطر «عددی» به بهانه ی افزایش قبولیها ، آینده ی نسلی تباه شود، باید کمی بیشتر تأمل کرد.
بدلیل همین سهل انگاری در خصوص «امتحانات» بعنوان یکی از مهمترین اصول آموزش ، امروز شاهد ِنوعی بیسوادی پنهان اما مدرک به دستی هستیم که داناییش با مدرک تحصیلی اش هیچگونه انطباقی ندارد!
متاسفانه این را نیز باید افزود که امتداد این سهل انگاری به دانشگاه‌ها نیز کشیده شده است که جای بحثش در مجالی دیگر قابل پیگیری است.
حال که «کرونا» در یک غافلگیری باعث شد که آموزش از فضای فیزیکی و حضوری، مجازی گردد و بدلیل نبود زیر ساخت‌های مناسب و بنا به گفته ی مسئولان ذیربط بیش از سی درصد دانش آموزان بخصوص در دوره ی ابتدایی فاقد گوشی همراه یا تبلت هستند و عملاً از آموزش مطلوب محرومند و از سویی دیگر بنا به یک پژوهش میدانی، غائبین کلاسهای مجازی دوره ی متوسطه مذکور ، آماری در حدود چهل درصد پیش بینی شده، شایسته است اهمیت به ارزشیابی دقیق بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
شاید هزینه ی تن دادن حوزه ی تعلیم و تربیت به حجم بالای تجدیدی یا مردودیها ناشی از کرونا، از آمار سازی یا قبولیهای کاذب دانش آموزان در دراز مدت آسیب کمتری برای جامعه بدنبال داشته باشد، زیرا قبولی های کاذب مثل خشت کج در ساختمانی است که در زمانی باعث فرو ریختن ساختمان خواهد شد.
باید توجه داشت با این حجم غائبین و با این کیفیت آموزش ( مجازی) و با این سخت گیریهای پنهان بر معلمان در افزایش درصد قبولی ها، اگر حساسیت لازم و بازبینی کارشناسانه ای بخرج داده نشود ، روزهای خوبی از نظر سواد عمومی برای جامعه متصور نباشد.
در پایان ذکر این نکته ضروریست که امتحانات پایان سال در دو پایه ی نهم و دوازدهم بعنوان پایه های پایانی دوره ی تحصیلی باید از بالاترین دقت، کیفیت و استاندارد برخوردار باشد و نباید بخاطر شرایط زمانی یا برخی محدودیت ها اهمیت آزمون و ارزشیابی این دو پایه ی تحصیلی سرنوشت ساز مورد اهمال قرار گیرد.

فاضل خمیسی

پر بازدیدترین ها