تصمیم خام: خودکشی، پایان درد نیست، آغاز اندوهی جاودان است؛

اشتراک گذاری مطلب:

لینک کوتاه مطلب:

کد خبر: 45904

تاریخ انتشار: ۲۳ آبان ، ۱۴۰۴

تصمیم خام: خودکشی، پایان درد نیست، آغاز اندوهی جاودان است؛

 

بسم الله الرحمن الرحیم

فرزندان عزیز و آینده‌ساز میهنم،

سال‌ها پیش، افتخار آن را داشتم که معلم پدران شما باشم؛ مردانی شریف، صبور، با اخلاص و باایمان که با همه سختی‌های زندگی، هرگز از تلاش و امید دست نکشیدند. امروز نیز که شما، ثمره‌ی همان ریشه‌های استوارید، به خود می‌بالم و با تمام وجود برای آینده‌ی روشنتان دعا می‌کنم.

 

اما دریغ و درد و آه که گاه در میان روشنایی‌های امید، خبری تلخ و جان‌سوز، آرامش دل را می‌شکند. خبر درگذشت نابهنگام مرحوم احمد بالدی، جوانی مؤدب، نجیب و اهل رشد و تعالی، دل هر انسان باوجدانی را به اندوه فرو برد. جوانی از دل محرومیت برخاسته، در مسیر پیشرفت گام می‌نهاد و دانشجوی موفقی که می‌توانست در آینده‌ای نه‌چندان دور، از نخبگان این سرزمین گردد. افسوس که با تصمیمی ناگهانی، عجولانه و خام، پروازش را زودتر از موعد آغاز کرد و خانواده و جامعه را در غمی بی‌پایان فرو برد.

 

فرزندانم،

زندگی، هرچند آمیخته با رنج و دشواری است، اما در ذات خود زیباست؛ چون در دل هر تاریکی، نوری از امید نهفته است. هیچ بن‌بستی در زندگی انسان معنا ندارد، جز آن‌که خود، چشم از افق بردارد. گاهی یک تصمیم عجولانه و هیجانی، نه تنها راهی برای رهایی نمی‌گشاید، بلکه دردی عمیق‌تر و زخمی ماندگارتر بر جای می‌گذارد.

 

مرگ نابهنگام احمد عزیز، نه گره‌ای از کار فروبسته‌اش گشود و نه آرامشی آورد؛ بلکه اندوهی سنگین بر دل پدر و مادری نشاند که حاضرند تمام دارایی خویش را بدهند تا تنها یک‌بار دیگر لبخند فرزندشان را ببینند. و چه اندوهی بالاتر از این‌که امید یک خانواده، با تصمیمی لحظه‌ای، خاموش شود.

 

فرزندان دلبندم،

بدانید که ارزش وجود شما، برای ما و پدران و مادرانتان، از هر ثروتی در این جهان بیشتر است. هر آه شما، بر جان ما خنجری است و هر لبخندتان، مرهمی بر زخم‌هایشان. مباد که اندوهی زودگذر یا نادانی چند نفر، چنان بر روح لطیف شما اثر گذارد که به چنین تصمیمی خطیر بیندیشید.

در طول تاریخ، مردمان بسیاری در راه وطن، ایمان و انسانیت جان باختند و ما به آنان به دیده افتخار نگریستیم؛ اما در چنین رخدادهایی، جز حسرت و اندوه، چیزی نصیب کسی نمی‌شود.

 

باور کنید، هیچ رنجی در زندگی آن‌قدر بزرگ نیست که با صبر، عقل و تدبیر، راهی برای برطرف کردنش نباشد. مشکلات، همانند ابرهای گذرا هستند؛ اگر در دل طوفان بایستیم، آفتابِ فردا را خواهیم دید.

 

فرزندان عزیزم،

بیایید از این حادثه تلخ، درسی بزرگ بیاموزیم:

در تصمیم‌هایتان تأمل کنید، به فردا بیندیشید، و به یاد داشته باشید که زندگی، سرمایه‌ای است الهی که نباید به آسانی از دست داد. خودکشی در جامعه ایرانی و اسلامی، هیچگاه نه جایگاه شرعی دارد، نه جایگاه عرفی. این عمل خانواده و اطرافیان را تا آخر عمر داغدار می‌کند و هیچگاه، هیچ مشکلی را حل نمی‌کند.

باید پذیرفت که حتی سخت‌ترین مجازات برای خاطیان و بازگرداندن چند برابر تمام خواسته‌های ازدست‌رفته، هیچ‌گاه زخم این فقدان را التیام نخواهد بخشید. تنها یادبود این رخداد، درد بی‌پایان و سایه‌ی اندوهی است که بر دل عزیزان باقی می‌ماند.

 

خدایا، از این روزهای سیاه در امانمان بدار.

باشد که با امید، ایمان و خرد، راه را از چاه بشناسیم و هیچ‌گاه با تصمیمات شتاب‌زده، خود و دیگران را در غم فرو نبریم.

 

با مهر پدرانه و دلی سوخته از دلسوزی،

معلم پدران شما

صادق سلامت

۲۳ آبان‌ماه ۱۴۰۴

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *