زندان یا دانشگاه تربیت مجرم حرفه‌ای

اشتراک گذاری مطلب:

لینک کوتاه مطلب:

کد خبر: 46095

تاریخ انتشار: ۲۸ آبان ، ۱۴۰۴

زندان یا دانشگاه تربیت مجرم حرفه‌ای

به قلم: صالح محمدیان

نظام زندان‌های ایران با چالش‌های ساختاری عمیقی مواجه است که هدف اصلی مجازات زندان – یعنی اصلاح و بازپروری – را به طور جدی تحت تأثیر قرار داده است. پرسش اساسی این است: آیا زندان‌های امروز ایران به مراکز اصلاح مجرمان تبدیل شده‌اند یا به کارخانه‌های تولید مجرم حرفه‌ای بدل گشته‌اند؟

آمارهای رسمی نشان می‌دهد که ۴۰ تا ۵۵ درصد زندانیان پس از آزادی مجدداً مرتکب جرم می‌شوند. این نرخ که تقریباً دو برابر میانگین جهانی است، گویای ناکامی سیستم فعلی در تحقق اهداف اصلاحی خود می‌باشد.

یکی از بحرانی‌ترین چالش‌ها، اختلاط مجرمان نخستین با مجرمان حرفه‌ای است. این هم‌زیستی اجباری، به جای فراهم آوردن زمینهٔ اصلاح و بازپروری، به خط تولید مجرمان حرفه‌ای تبدیل شده است. در شرایطی که زندان‌های شاخص کشور با تراکم جمعیت بیش از حد مواجه هستند، امکان جداسازی مؤثر زندانیان تقریباً غیرممکن به نظر می‌رسد.

در این زمینه، اداره کل فرهنگی و اجتماعی استانداری می‌تواند با تخصیص بخشی از بودجهٔ پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی به ندامتگاه‌ها، گام مؤثری در جهت جداسازی متخلفان مبتدی و آموزش مهارت‌های زندگی بردارد. با این حال، پرسش اینجاست که آیا این اقدام به تنهایی کافی است؟ هنگامی که نهادهای متعدد از جمله شورای شهر، شهرداری و ارشاد هر یک به صورت جزیره‌ای و بدون هماهنگی عمل می‌کنند، چگونه می‌توان انتظار تحول بنیادین داشت؟

تشکیل ستاد ویژه در سطح استانداری با مأموریت تعریف پروژه‌های مشترک، از جمله ایجاد مراکز آموزشی تخصصی برای آسیب‌دیدگان اجتماعی، می‌تواند راهکار مناسبی باشد. اما آیا ارادهٔ سیاسی لازم برای تحقق این تغییر وجود دارد؟

معضل دیگر، بسته بودن راه اشتغال به روی زندانیان آزاد شده است. آیا منطقی است که با محروم کردن این افراد از اشتغال در مشاغل غیرحساس، آنان را به بازگشت به جرم سوق دهیم؟ آیا وقت آن نرسیده که با بازنگری در قوانین مربوط به سوءپیشینه، راه اشتغال این قشر را در مشاغل غیرحساس هموار کنیم و حتی درصدی از سهمیهٔ استخدامی را به آنان اختصاص دهیم؟

راهکارهای اساسی عبارتند از: تخصیص بودجهٔ هدفمند، هماهنگی بین‌دستگاهی و بازنگری قوانین. با این حال، در عمل موانعی چون محدودیت‌های بودجه‌ای، تراکم جمعیت و مقاومت نهادی، اجرای این راهکارها را با چالش‌های جدی مواجه ساخته است.

چشم‌انداز پیش‌رو در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. اگر تغییر بنیادینی در نگرش به زندان و زندانیان صورت نپذیرد، آیا باید شاهد تداوم تبدیل زندان‌ها به “کارخانه‌های تولید مجرم حرفه‌ای” باشیم؟ یا سرانجام روزی فرا خواهد رسید که زندان به معنای واقعی کلمه “ندامتگاه” شود؟ پاسخ به این پرسش‌ها، سرنوشت هزاران نفری را تعیین می‌کند که هر ساله از دروازه‌های زندان وارد جامعه می‌شوند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *