بِسْمِ اللهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیمِ
______________________
✍️ نگارنده: سیدقنبر یوسفیانی
دانشآموخته علم سیاست و روابط بینالملل
فرزند خوزستان _ شهر علم و ادب، بهبهان (بیدبلند)
______________________
*اهواز؛ شهری که نفسهایش به شماره افتاده است،یا دیگر نفسی نمانده که به شماره بیفتد*
______________________
امان از کاش و ای کاش هایی بی پاسخی که ورد زبان همه ساکنان محترم و شهید پرور استان خوزستان سرافراز در گوشه، گوشه شهرهای پر صلابتش هست
کاش شهرداری چی ها به جای گیر دادنهای بی انصافانه و بریدن نان جوانان اهوازی که از فرط بیکاری روی به شغلهای کاذبی چون دوره گردی،میوه فروشی با وانت و دکه های روزنامه فروشی سر پارکها وچهار راهها به جمع اوری اصولی اشغالها طی ساعات مشخص شب و یا جمع اوری سگان ولگرد که هر انسانی از دیدنشان در شب وروز زهله ترک می شود و یا رفع تل وتپه های موجود در وسط شهر و دیگر نقاط شهر اهواز که با دیدنشان سریعا بفکرت خطور میکند که در ده کوره ای بی صاحب وارد شده ای تداعی می شود و…..اقدام میکردند که هم رضایت مردم شهیدپرور استان رادر برداشت وهم رضایت خداوند منان..
⬅️ کاش نظام آموزشی استان به جای تعطیلی مدارس به بهانه های واهی، راهی پیدا می کرد که آیندسازان این مملکت بی دانش وبی بار علمی هرساله مرحله ای بالاتر نروند که فردای روزگار همین بالا رفتن باعث شود مهندسان بی علمی که ممکن است در قسمت عمران یا مسکن وشهرسازی مشغول شوند و تبعات بی سوادی این روزهایشان بهای جان هموطنان آن زمان نگردد.
⬅️ کاش مسئولین امر راهی می یافتند که وضع از اینی که هست، گرانی، الودگی زیست محیطی، ناوگان اتوبوس رانی فرسوده شهری، خیابانهای ناهموار پراز چاله ودست انداز، کثیفی نمای شهری، ان هم شهری نام زیبا چون اهواز جنگ زده، از این رخوت و ناترازی نام وعیان حاضر خارج می شد و چون سالهای نه چندان دور ساحل رودخانه پرآب کارون مآمنی امن وزیبا برای خسته گان روزانه در شبی ارام در کنار خانواده در این ساحل می شد. چه باید گفت که این روزها الودگی هوا هم قوز بالا قوز شده ونفس شهر ومردم خسته شهر واستان را گرفته چه باید گفت که؛ اهواز و خوزستان سالهاست درگیر هوایی هستند که دیگر تنها غبار نیست، بلکه سمی است که آرامآرام جان مردم را میگیرد. آمارهای رسمی نشان میدهد در سال گذشته بیش از ۱۶۰۰ مرگ یا حتی بیشتر ناشی از آلودگی هوا در استان ثبت شده و بیش از ۲۵۰ هزار مراجعه به مراکز درمانی تنها در اهواز گزارش شده که ۷۰ درصد آنها کودکان بودهاند. این ارقام نه فقط عدد، بلکه روایت زندگیهای از دسترفته و آیندههای نابودشدهاند.
*«شرح بحران»*
⬅️ شاخص کیفیت هوا بارها به وضعیت «بسیار ناسالم» و حتی «بنفش» رسیده است؛ یعنی شرایطی که حتی افراد سالم دچار مشکلات تنفسی میشوند. در ۱۳ شهر خوزستان از جمله اهواز، دزفول، شوشتر و آبادان،بهبهان، وضعیت هوا در روزهای اخیر در شرایط «ناسالم» تا «خیلی ناسالم» ثبت شده است. خسارت اقتصادی این بحران تنها در بخش سلامت بیش از ۴۰۰ میلیون دلار برآورد شده است. نمایندگان مجلس اذعان کردهاند که برخی مدیران استان به دلیل ترس از برکناری، آمار دقیق ارائه نمیدهند و همین پنهانکاری روند حل بحران را کند کرده است. سوءمدیریت مزمن منابع آبی و زیستمحیطی، از جمله خشکشدن تالابها و آتشسوزی در بخش عراقی هورالعظیم، یکی از عوامل اصلی بحران معرفی شده است. تصمیمات مقطعی مانند تعطیلی مدارس یا آبپاشی هوایی تنها مُسکنهای کوتاهمدتاند و هیچ راهکار پایدار ارائه نشده است.
«امروزه اگر با احدی از ساکنان استان و مهمتر از همه اهواز پنج دقیقه روبهرو شوی، به اندازه کلمههای ایرادشده و شاید هم بیشتر، سرفه خشک و مزمن تحویلمان میدهد که همه برمیگردد به آلودگی هوای ناسالم، برمیگردد به عدم کارایی متولیان مسئول این امر، برمیگردد به ناتوانی دولت محترم و وزیر کابینه مربوطه و مدیران میانی و رده پایین استانی که باید راه علاجی در خصوص این روزهای هوای ناسالم شهرهای خوزستان به اجرا بگذارند اما ناتوانند وفقط میزی را اشغال کرده اند بدون کارایی مثبت و تنها کاری که تاکنون برای مبارزه با این آبوهوای ناسالم علم شده یک کلمه است: تعطیلی تعطیلی تعطیلی.
اما این راهکار تأثیرگذار نیست، چرا که بسیاری از شرکتهای خصوصی اعتقادی به تعطیلی ندارند، زیرا در صورت یک روز بسته شدن کارگاه تولیدیشان نانشان آجر میشود. نیروهای شیفت کاری واحدها، کلانتریها، آتشنشانیها و تأسیسات نفتی و پالایشگاههای گاز نیز نمیتوانند از این راهکار بیاثر استفاده کنند. تنها کسانی از تعطیلی بهره میبرند همانهایی هستند که زیر کولرها و در اتاقهای درپوششده نشستهاند. پس این راهکار درست و مثمر ثمر نیست و تنها فرار از مسئولیتپذیری است؛ دردی که باید ریشهای حل و فصل شود اما ناتوانند.
*«راهکارهای پیشنهادی»*
می توان برای مقابله با این میهمان ناخوانده هوای ناپایدار استان خوزستان ودیگر مشکلات عدیده، با؛
⬅️سپردن سکان مدیریت شهری به افراد کاردان و نخبه استانی و وارد به همه امورات؛
با فارغ شدن از بحث وجدل های بی اثر مسئولین استانی با هم و نیز کنار گذاشتن بحث قوم گرایی و صاحب استان بودن و همچنین همه ساکنان را با یک دید مشترک دیدن وانتخاب افراد تحصیل کرده، جوان کاردان، پر انرژی،واقف به علوم جدید وفضای دید بالا.
⬅️ احیای تالابها و منابع طبیعی: بازگرداندن آب به هورالعظیم و سایر تالابهای خشکشده برای کاهش ریزگردها.
⬅️شفافیت مدیریتی: انتشار آمار دقیق و روزانه از وضعیت هوا و بیماریها برای جلب اعتماد عمومی.
⬅️ استفاده از ظرفیت کارشناسان محلی: بهکارگیری متخصصان دانشگاهی و فعالان محیطزیست خوزستان در تصمیمگیریها.
⬅️ سرمایهگذاری در زیرساختهای سلامت: تجهیز بیمارستانها و مراکز درمانی برای مقابله با بیماریهای تنفسی و سرطان.
⬅️ کاهش وابستگی به تصمیمات مقطعی: طراحی برنامههای بلندمدت برای کنترل آلودگی، نه تعطیلیهای مداوم مدارس.
⬅️ آموزش و فرهنگسازی عمومی: اطلاعرسانی به مردم درباره راههای کاهش آسیبهای فردی، مانند استفاده از ماسکهای استاندارد و فیلترهای خانگی.
*نتیجهگیری؛*
اهواز امروز شبیه شهری است که نفسهایش به شماره افتاده؛ شهری که کودکانش با ماسک به مدرسه میروند یا اصلاً مدرسهای برای رفتن ندارند. این بحران تنها یک مسئله زیستمحیطی نیست، بلکه یک فاجعه انسانی و اجتماعی است. مردم خوزستان با صبر و نجابت تاریخیشان سزاوار مدیریتی شفاف، علمی و کارآمدند؛ نه تصمیمات مقطعی و بیاثر. اگر امروز مسئولان به جای پنهانکاری به صدای مردم و کارشناسان گوش دهند، شاید هنوز بتوان آیندهای سالمتر برای نسل جوان خوزستان ساخت. اما اگر بیعملی ادامه یابد، تاریخ این روزها را بهعنوان «حلبچهای آرام» در حافظه جمعی ثبت خواهد کرد.
۲۴ آبان ۱۴۰۴ خوزستان _اهواز





